سیر منطقی فهم حدیث و موانعی که ممکن است در این راه پدید آیند
 
چکیده
فقه‌الحدیث به عنوان یکی از دانش‌های باارزش علوم حدیثی به شمار می‌آید و می‌توان هدف نهایی از دانش‌های حدیث را در این دانش جستجو کرد که همانا فهم مراد جدی سخن معصوم است. این امر، مستلزم گذراندن مراحلی است که در این نوشتار بر آنیم به بیان سیر منطقی فهم حدیث و موانعی که ممکن است در این راه پدید آیند، بپردازیم.

تعداد کلمات 1375/ تخمین زمان مطالعه 7 دقیقه
نویسنده: راضیه مرزانی (کارشناسی ارشد مطالعات زنان)


مرحله فهم

فهم حدیث، آنگاه مطابق با حقیقتی است که معصوم(علیه‌السلام) قصد بیان آن را داشته است که اولاً، بتوان آن را از معصوم(علیه‌السلام) دانست و بعد بتوان با قواعد و مراحلی که بیان می‌شود، به فهم مقصود معصوم(علیه‌السلام) برسیم.
 

نمودار کلّی


برای فهم کلام معصوم(علیه‌السلام) باید مجموعه مراحل زیر طی شود:

پیش‌نیازهای فهم چیست؟
قبل از شروع سیر فهم حدیث، باید به دو سؤال اساسی پاسخ داده شود؛ این دو سؤال عبارتند از:
    1. آیا متنی که در پیش روی ماست، حدیث است؟
    2. آیا متن حدیث، همین عباراتی است که هم‌اکنون با آن روبه‌روییم و یا چیز دیگری بوده است که الفاظ آن به مرور زمان تغییر یافته‌اند؟

همان‌طور که در درس‌های پیشین آموختید، پاسخ سؤال اوّل بر عهده علم رجال است که با بررسی سند یک کلام، اثبات می‌کند که آن سخن، کلام معصوم(علیه‌السلام) است یا نه.
امّا پاسخ به سؤال دوم، مهمترین مسئله‌ای است که باید به عنوان پیش‌نیاز در فهم حدیث به آن نگریست و شاید بتوان این را بیان داشت که بدون توجّه به آن، درک و فهم حدیث بی‌فایده است.

 

به همین دلیل نیاز است که:
اولاً: متن اصلی حدیث پیدا شود.
 ثانیاً: نسخه‌های مختلف از متن حدیث پیدا شود.

 
نتیجه این دو تلاش باید یک چیز باشد و آن، زدودن تصحیف (غلط نگارشی) و تحریف از متن باشد.
    • یک نمونه: «کان النَّبیُّ(صلی الله علیه و آله) یُسْتَحِبُّ الْعَسَلَ یَوم الجمعه.»

در حالی که با بررسی نسخه‌های مختلفی از همین حدیث، مشاهده خواهد شد که «عسل» در این‌جا تصحیف (غلط نگارشی) از «غسل» است.
حال با نگاه به نسخه جدید، دیگر جایی برای مستحب بودن خوردن عسل در روز جمعه می‌ماند؟

 

فهم متن، مرحله دوم

گام اول) فهم معانی لغات
دانستن معانی کلمات در فهم یک حدیث، بسیار مهم می‌باشد. در این مرحله نیاز به دانستن زبان عربی، به ویژه علم صرف لغت و غریب الحدیث، بسیار قابل مشاهده است.
به‌کارگیری علم صرف لغت، ما را به ریشه اصلی یک کلمه می‌رساند و جدای از این موارد، موجب درک زیبایی‌های لفظی و معنوی حدیث می‌شود.

 

گام دوم) فهم ترکیبات

 در هر زبانی، از ترکیب چند واژه، معانی‌ای به دست می‌آید که در اغلب موارد، چیزی جدای از فهم واژه‌ها و لغات نیست.
علمی که زمینه آشنایی با این ترکیبات و معانی حاصل از آن را دارد، علم نحو است.
در کنار این ترکیب‌ها، ترکیب‌هایی نیز وجود دارند که معنای آن حاصل مجموع واژه‌ها نیست که این ترکیب‌ها، گاه بدون پیروی از علم صرف و علم نحو، معنای دیگری را در خود جای داده است و دانستن معنای این دسته از ترکیب‌ها لازم و ضروری است.
مجاز نیز در کنار علم نحو، صنعتی است که باعث شیرینی زبان و زیبایی آن می‌شود که این مورد، بسیار در کلام معصومین قابل مشاهده است.

 

بیشتر بخوانید: فقه الحدیث یا منطق فهم حدیث


فهم مقصود، مرحله سوم

یکی دیگر از مراحل فهم حدیث، مقصود معصوم(علیه‌السلام) و یا همان مراد جدّی معصوم(علیه‌السلام) در بیان آن گفتار است.
مرحله پیش از این، یعنی فهم متن حدیث، مرحله‌ای است که مراد استعمالی یا همان معنای ظاهری کلام معصوم(علیه‌السلام) برای مخاطب پدید می‌آید؛ ولیکن در این مرحله، با به‌کارگیری روش‌ها و طی مراحل، می‌توان به فهم مقصود معصوم(علیه‌السلام) رسید.
علت طی مرحله سوم این می‌باشد که ممکن است معصوم در مقام تقیّه و یا تاخیری که در بیان کلام تا وقت نیاز بوده است، مانع از بیان کلام شده است.
مراحل فهم مقصود معصوم(علیه‌السلام) عبارتند از:

گام اول) جامع‌نگری با گردآوری قرینه‌های یک حدیث
دراین مرحله متکلّم با افزودن واژه یا واژه‌های معنایی، جمله خود را روشن‌تر می‌کند و یا با آوردن سخنی دیگر از معصومین، همه آنچه را از که از حدیث نخست فهمیده، اعتبار بخشیده و یا بی‌اعتبار می‌کند.
قرینه‌ها به دو دسته متّصل و منفصل تقسیم شده و قرینه متّصل خود نیز به دو دسته لفظیّه و مقامیه تقسیم می‌شود.
این قرینه‌ها می‌توانند آیات قرآن کریم، احادیث دیگر اهل‌بیت، مَثَل‌ها، شعرها، تعلیل معصوم(علیه‌السلام)[1] و یا سؤال راوی باشد.

 

گام دوم) یافتن اسباب ورود حدیث

منظور از اسباب ورود حدیث، آن سبب و زمینه‌ای است که باعث شده است معصوم(علیه‌السلام) به خاطر آن سخنی گفته باشد و یا عملی را به خاطر آن انجام داده باشد.
با به وجود آمدن مکتب‌های مختلف فکری و مدرسه‌های فقهی گوناگون از زمان امام باقر(علیه‌السلام) به بعد، دانستن اسباب ورود حدیث بسیار مهم می‌باشد؛ چرا که باید دید معصوم(علیه‌السلام) در مواجه با چه جریانی، این سخن را گفته‌اند و این عمل را انجام داده‌اند.
    • یک نمونه: «قال رسول الله(صلی الله علیه و آله): فَطَرَ الحاجِمُ وَ الْمَحْجوم.»[2]

پیامبر(صلی الله علیه و آله) فرمودند: حجامت‌کننده و حجامت‌شونده، هر دو افطار کردند.
با خواندن این حدیث، این گونه فهمیده می‌شود که یکی از سبب‌های شکسته شدن روزه،‌ حجامت است.

با مراجعه به سبب صدور حدیث خواهید یافت که این گونه نیست.
سبب صدور حدیث این گونه است:
پیامبر(صلی الله علیه و آله) از کنار دو مرد عبور کردند و آن دو در حالی که حجامت می‌کردند، در حال غیبت فردی غایب بودند؛ پس پیامبر(صلی الله علیه و آله) فرمودند: حجامت‌کننده و حجامت‌شونده، هر دو افطار کردند.[3]

 

گام سوم) تشکیل خانواده حدیثی

همان طور که بیان شد، یافتن قرینه‌ها، یکی از مراحل مهم در فهم مقصود و مراد جدّی معصوم(علیه‌السلام) است.
در این میان یکی از قرینه‌های کلام، قرینه منفصل بود، که بیشترین نوع از قرائن کلام همین نوع می‌باشد؛ خواه آن قرینه از همان معصوم(علیه‌السلام) بوده و گوینده آن خود معصوم(علیه‌السلام) باشد و یا از امامی دیگر.[4]
حال ممکن است این احادیث با حدیث اصلی، رابطه‌های متعدّد و متفاوت داشته باشند.
اما وجهی که باعث اشتراک ایشان شده است، نظر داشتن آن‌ها به یک موضوع واحد است؛ اما هر کدام به یک طریقی، به روش‌های مختلف در روشن کردن آن موضوع و یا بیان حکمی از آن در زمینه‌های مختلف دارند.
بر این اساس، جمع‌آوری این نوع از احادیث هم مضمون و مرتبط با هم را، تشکیل خانواده حدیثی می‌گویند.
فایده تشکیل خانواده حدیثی این است که می‌توان با جستجوی کامل و یافتن همه احادیث معصومین و تفکر و جمع‌بندی درست و اصولی ایشان، یک حکم نزدیک به یقین را صادر نمود و آن را به معصوم(علیه‌السلام) و دین مقدّس اسلام منتسب کرد.

 

گام چهارم) توجّه به احادیث متعارض

در هنگام تشکیل خانواده حدیثی، گاه احادیثی یافت می‌شوند که با حدیث مورد نظر، تعارض دارند تا جایی که امکان جمع میان آن دو به آسانی میسّر نمی‌باشد.
این مورد گاه به حدی بود که در زمان حضور خود معصومین قابل مشاهده بود و برخی از یاران امام علی(علیه‌السلام) برای حل این تعارضات، به حضور ایشان شرف‌یاب می‌شدند و یا شاگردان امام صادق(علیه‌السلام) همچون محمد‌بن‌مسلم، منصور‌بن‌حازم و... برای فهم تعارضات احادیث، این گونه عمل می‌کردند.
عالمان بسیاری در این میان وارد تحلیل این مسئله شدند تا آن‌جا که عالمان اصولی به خاطر اهمیت و جایگاه خاص این بحث در مباحث مختلف فقهی مجبور شدند مبحثی با عنوان «تعادل و تراجیح» را در علم اصول جای دهند و در علم فقه‌الحدیث نیز به شاخه‌ای از این علم تبدیل شود.
توجه به احادیث متعارض، در کشف مراد جدّی و مقصود اصلی معصوم(علیه‌السلام) تأثیر بسزایی دارد؛ به خصوص در مورد احادیثی که به تقیّه و یا برای نسخ حکمی بیان شده‌اند.

 

گام پنجم) بهره‌گیری از دستاوردهای بشری

آخرین گام در فهم مقصود معصوم(علیه‌السلام)، توجه به کوشش‌های بشری، به خصوص گذشتگان می‌باشد؛ هم‌چنین کوشش‌هایی که مرتبط با حدیث بوده و یا ناظر به محتوای آن صورت گرفته است.
 

موانع فهم حدیث

موانعی که در فهم حدیث وجود دارد، خود به دو دسته اساسی تقسیم می‌شوند
الف) موانع در راه فهم متن حدیث‌: اشتراک لفظی، تحول زبان، خلط بین معنای لغوی و اصطلاحی یک لغت، خلط بین معنای فارسی و عربی، نادیده گرفتن حروف در ترکیبات، تصحیف و تحریف، تقطیع نادرست.
ب) موانع در راه فهم مقصود معصوم(علیه‌السلام): جستجوی ناقص، پیش‌فرض‌های ذهنی، پیروی از هوای نفس، پیروی از آراء و نظریات خود، ساده‌انگاری، جمود ذهنی، نادیده گرفتن آهنگ سخن و... .

 

نمایش پی نوشت ها:

[1]. منظور از تعلیل، علّتی است که گوینده حدیث، حکم خود را به آن استناد می‌کند.
[2]. مسند‌ابن‌حنبل، ج 2، ص 364 به نقل از ابوهریره.
[3]. المجموعه، ج 6، ص 349 به نقل از ثوبان.
[4]. شیعه چنین اعتقادی دارد که به علت اینکه ائمه، نوری واحد هستند و علم ایشان از یک منبع الهی سرچشمه می‌گیرد، در این بین تفاوتی در کلام ایشان نیست، مگر اینکه زمینه‌های مختلف و متضادی پدید آمده باشد.

منابع:

    - قرآن کریم.
    - نهج‌البلاغه.
    - صحیفه سجّادیه.
    - احمد‌بن‌فارس‌بن‌زکریّا، معجم مقاییس اللغه، قم، نشر اعلام اسلامی، 1362.
    - بهایی، محمد‌بن‌حسین، قم، مکتبه‌الاسلامیه، 1396 ه.ق.
    - حجّت، هادی، جوامع حدیثی شیعه، تهران، سمت، 1386.
    - ربّانی، محمد‌حسن، اصول و قواعد فقه‌الحدیثی، قم، بوستان کتاب، 1383.
    - ربّانی، محمد‌حسن، سبک‌شناسی دانش رجال‌الحدیث، قم، مرکز فقهی ائمه اطهار، 1385.
    - رحمان ستایش، محمد‌کاظم، آشنایی با کتب رجالی شیعه، قم، دارالحدیث، 1385.
    - رحمان ستایش، محمد‌کاظم، بازشناسی منبع رجالی شیعه، قم، دارالحدیث، 1384.
    - سبحانی، جعفر، اصول الحدیث و احکامه فی علم‌الدرایه، قم، نشر اسلامی، 1426 ه.ق.
    - سبحانی، جعفر، کلیات فی علم‌الرجال، قم، امام صادق، 1427 ه.ق.
    - سیوطی، جلال‌الدین، تدریب‌الراوی، بیروت، درالکتب‌العربی، 1414 ه.ق.
    - صالح، صبحی، علوم‌الحدیث و مصطلحات آن، ترجمه عادل نادر‌علی، تهران، اسوه، 1376.
    - صالح، صبحی،‌ علوم‌الحدیث و مصطلحه، قم، ذوی‌القربی، 1428 ه.ق.
    - صدوق، ‌محمد‌بن‌علی، ‌عیون اخبار‌الرضا، تهران، ‌منشورات جهان، 1383.
    - طباطبایی، سید محمد‌کاظم، تاریخ حدیث شیعه (1)، تهران، سمت، 1388.
    - طریحی، فخرالدین، مجمع‌البحرین،‌تهران،‌مؤسسة البعثت، 1372.
    - طوسی، محمد‌بن‌حسن، رجال طوسی، قم، نشر اسلامی،‌1428 ه.ق.
    - عابدی، احمد، آشنایی با بحارالانوار، تهران، سازمان چاپ و انتشارات، 1378.
    - عاملی، شیخ حرّ، وسائل‌الشیعه، قم، آل‌البیت، 1409 ه.ق.
    - فیض کاشانی، ملا‌محسن، الوافی، مکتبه امیرالمؤمنین علی، 1365.
    - کلینی، محمد‌بن‌یعقوب، اصول کافی، ‌سید‌جواد مصطفوی، تهران، وفاء، 1382.
    - مؤدب، سید‌رضا، درس‌نامه درایت‌الحدیث، قم، ‌مرکز جهانی علوم اسلامی، 1383.
    - مدیر شانه‌چی، کاظم، تاریخ حدیث، تهران، سمت، ‌1385.
    -  مسعودی، عبدالهادی، روش فهم حدیث، تهران، ‌سمت، 1384.
    - معارف، مجید، ‌تاریخ عمومی حدیث، تهران،‌کویر،‌1387.
    - مهریزی، مهدی،‌آشنایی با متون حدیث و نهج البلاغه، قم، مرکز جهانی علوم اسلامی، 1385.
    - نجاشی، احمد‌بن‌علی، الفهرست، قم،‌مؤسسه نشر اسلامی، 1429 ه.ق.
    - نصیری، علی، ‌آشنایی با علوم حدیث، قم، مرکز مدیریت حوزه علمیه قم، ‌1382.
    - نصیری، علی، آشنایی با جوامع حدیثی شیعه و اهل‌سنّت، قم، مرکز جهانی علوم اسلامی، 1385.